شادي و مهر

اجتماعی ‘اطلاع رسانی به جوانان شادی آفرین و کار آفرین

خوشبختي

پادشاهي كه بر يك كشور بزرگ حكومت مي كرد، باز هم از زندگي خود راضي نبود؛

 اما خود نيز علت را نمي دانست. روزي پادشاه در كاخ امپراتوري قدم مي زد. هنگامي كه

از آشپزخانه عبور مي كرد، صداي ترانه اي را شنيد. به دنبال صدا، پادشاه متوجه يك آشپز شد

كه روي صورتش برق سعادت و شادي ديده مي شد. پادشاه بسيار تعجب كرد و از آشپز پرسيد:

‘چرا اينقدر شاد هستي؟’ آشپز جواب داد: ‘قربان، من فقط يك آشپز هستم، اما تلاش مي كنم

تا همسر و بچه ام را شاد كنم. ما خانه اي حصيري تهيه كرده ايم و به اندازه كافي خوراك و پوشاك داريم.

بدين سبب من راضي و خوشحال هستم…’

پس از شنيدن سخن آشپز، پادشاه با نخست وزير در اين مورد صحبت كرد. نخست وزير به پادشاه گفت :

‘قربان، اين آشپز هنوز عضو گروه 99 نيست!!! اگر او به اين گروه نپيوندد، نشانگر آن است كه مرد خوشبيني است


ادامه مطلب

+نوشته شده در دو شنبه 25 مهر 1390برچسب:حسرت,ساعت12:41توسط علی پورباقر | |